نگاهی به زوایای پنهان نوآوری؛ اینوویشن در برابر آنوویشن!
همان طور که می دانید امروزه در عصری زندگی می کنیم که پیشرفت و تکامل تبدیل به جزئی اصلی در تمامی فعالیت های روزمره شده است. به گونه ای که افزایش سرعت توسعه به ویژه در زمینه کسب و کارهای مختلف با وضوح بیشتری قابل مشاهده خواهد بود. در واقع هر بازاری طی گذر زمان نیازمند تغییرات اصولی و هدفمند بوده و هدف از این تغییرات یک انقلاب درونی در راستای تامین بهتر نیازهای مشتریان عنوان شده است. از طرفی “نوآوری” نیز یکی از مهم ترین فاکتورهای دخیل در هر نوع پیشرفت و تحولی است و مفاهیم خاص خود را دارد. آنچه در برابر نوآوری یا اینوویشن قرار می گیرد، “آنوویشن” تلقی خواهد شد. شما به عنوان مدیر یک مجموعه کاری باید تا جای ممکن فاصله خود را از آنوویشن حفظ کنید! آنوویشن به معنای امتناع از شناسایی و درک مفاهیم جدید خواهد بود. در واقع مدیری که مبتلا به آنوویشن باشد، قادر به پذیرش تغییرات مثبت و البته ضروری همراه با نتایج بسیار مطلوب نبوده و در نهایت کسب و کار را متحمل ضرر و زیان هایی جبران ناپذیر خواهد کرد.
بیشتر بخوانید: هشت اصل مهم نوآوری
حال اگر کسب و کار شما توجهی به بحث نوآوری یا همان اینوویشن نداشته باشد، چه اتفاقی رخ می دهد؟ به این پرسش با یک مثال واقعی؛ برند کداک پاسخ خواهیم داد. کداک شرکتی چند ملیتی و آمریکایی است که در زمینه ساخت مواد خام و تجهیزات عکاسی فعالیت داشته و در سال ۱۸۹۲ تاسیس شده است. این شرکت معروف ترین کمپانی عکاسی در قرن بیستم به شمار می رفت اما در سال ۲۰۱۲ اعلام ورشکستگی کرد. آیا می توانید علت این شکست را توضیح دهید؟
فناوری یکی از حوزه هایی است که با سرعتی بالا رو به پیشرفت حرکت می کند. اما کداک نتوانست خود را با تحولات روز به ویژه در زمینه تکنولوژی، همچون برندهایی دیگر از جمله نیکون، سونی و یا کانن همگام سازد. همه چیز از ضعف نوآوری سرچشمه می گیرد، به گونه ای که در این مثال می توان از کداک تحت عنوان کسب و کاری با روحیه آنوویشینی یاد کرد!
چه عواملی سبب می شوند نوآوری را نادیده بگیرید؟
به نظر می رسد که موضوع “بقا در بازار” برای هر کسب و کاری یکی از چالش برانگیز ترین دغدغه های ممکن باشد. در واقع اکثر مجموعه های فعال به اندازه ای درگیر حضور دائمی در بازار مربوط به خود هستند که به سادگی از اهمیت روز افزون “نوآوری” غافل می شوند. به بیان دقیق تر، برای آن که حداقل جایگاه فعلی کسب و کار خود را در بازار حفظ کنید، از تاکتیک های تعاملی با مشتریان و انواع روش های بازاریابی استفاده خواهید کرد. از این رو در اغلب موارد عاملی بسیار مهم تر را نادیده خواهند گرفت که می تواند به طور مستقیم سرنوشت آنها در بازار مورد نظر را رقم بزند. باید باور داشته باشید که حتی اصلاحات جزئی و نوآورانه، قدرتی شگفت انگیز دارند. اما چگونه می توان از آنوویشن دوری کرد و مجموعه ای نوآور داشت؟
تمرکز کنید، اینوویشن و آنوویشن هیچ نقطه مشترکی ندارند!
خلاقیت های مهار شده و ایده های بکری که هیچ گاه فرصت رشد نیافته اند، کسب و کار را در مسیری نامناسب که همان آنوویشن خواهد بود، راهنمایی می کنند. بسیاری از مجموعه های کاری معتقد هستند که محصولات و یا خدماتی کاملا مدرن ارائه می دهند. با این وجود هنوز نتوانسته اند به سطح سود مورد نظر خود دست یابند. مشکل از کجاست؟ مدرنیته مترادف نوآوری نخواهد بود. امروزه هر کسب و کار نسبتا فعالی می تواند بر توسعه خود به سوی مدرنیته متمرکز شود. حال خود را به جای مشتری بگذارید؛ برای انتخاب و خرید یک محصول با ده ها کسب و کار مختلف رو به رو هستید که همگی از عنصر مدرنیته برخوردار هستند. معیار تفاوت در انتخاب شما از میان مجموعه های نام برده چیست؟ دقیقا مشکل از همین جا منشا می گیرد. اگر اصولی وارد عمل نشوید، انتخاب شما به شانس، وضعیت آب و هوا، دوری و یا نزدیکی دفتر به مشتری و هزاران فاکتور غیر منطقی دیگر وابسته خواهد بود! فقط و فقط “نوآوری” است که می تواند راهگشا باشد. اگر جنبه ای متمایز نسبت به رقبای خود داشته باشید، مشتری حاضر است فواصل طولانی تری را در یک روز برفی برای ملاقات با شما بپیماید و این یعنی موفقیت صد در صدی یک مجموعه.
بیشتر بخوانید: آیا کپی برداری ایده راه اندازی کسب و کار از غرب خوب است یا نه؟
راه کسب و کار خود را از مسیر آنوویشن جدا کنید!
مثال کداک را به خاطر دارید؟ شما همواره در معرض خطراتی بزرگ هستید که غالبا از رقبای کمین کرده منشا می گیرند. اکنون تصور کنید که با لحظه ای سهل انگاری، به آنوویشن امکان رشد داده اید. آیا رقبا از چنین فرصت ویژه ای استفاده نخواهند کرد؟ در ادامه نکاتی را ذکر خواهیم کرد که می توانند کسب و کار شما را از گرفتاری در دام آنوویشن نجات دهند.
– به طور کلی هر کسب و کاری در یک زمینه خاص تخصص دارد. علاوه بر این تخصص، در ۹۹ درصد اوقات مهارتی کوچک تر نیز وجود خواهد داشت که پتانسیل تبدیل به بستر نوآوری و تمایز را محسوب می شود. به عنوان مثال ممکن است کسب و کار شما تولید یک لنز دوربین را به گونه ای انجام دهد که از توان سایر کسب و کارهای مشابه خارج باشد.
– به روند طراحی و ساخت توجه ویژه ای نشان دهید. تمامی مراحل این پروسه می توانند پایه ای مرکزی برای نوآوری های بیشتر و قوی تر باشند.
– برای نوآوری تنها وابسته به تقاضای فعلی بازار نباشید بلکه باید قادر به ایجاد نیاز برای نوآوری کسب و کار خود باشید! کسب و کاری که بتواند در بازار احساس نیاز به نوآوری مورد نظر خود را توسعه دهد، برنده واقعی رقابت خواهد بود.
نتیجه
به غول های چند میلیارد دلاری نظیر اپل، آمازون و گوگل نگاه کنید. در تمام کسب و کارهای این چنینی، نوآوری عنصری بوده که از ابتدای تاسیس آن ها را همراهی کرده است. به نظر برندهای مذکور و یا هر برند موفق دیگری، توقف نوآوری در هر مرحله ای از توسعه یک کسب و کار به معنای قطع سیستم تنفسی آن خواهد بود، حتی اگر مالک سهام های میلیارد دلاری باشید.
پیشنهاد نویسنده: به افتخار دیوانه ها: زندگینامه استیو جابز