۸ شاخص مهم از مدیریت محصول تا بازاریابی

0

همانطور که می دانید برای یک کسب و کار تنها تولید محصول مورد نظر اهمیت ندارد. در واقع زمانی که این محصول وارد بازار می شود، دغدغه ها و نگرانی های کسب و کار نیز دو برابر خواهد شد! آیا به عنوان مدیر محصول یک مجموعه کاری، قادر به تثبیت جایگاه کالای خود در یک بازار کاملا رقابتی خواهید بود؟ آیا می توانید از شاخص های آماری گزارش شده به بهترین نحو ممکن بهره برداری کنید؟ شاید این سوال برایتان به وجود بیاید که چه ارتباطی بین مدیریت محصول و تثبیت وضعیت آن در بازار با شاخص های آماری برقرار خواهد بود؟ جالب است بدانید که امروزه روند مدیریت محصول و تمامی پست های کاری مرتبط با آن، شدیدا به داده های آماری و شاخص های مطرح در زمینه اداره هر کسب و کاری وابسته هستند. این نقش می تواند بسیار چالش بر انگیز باشد و در عین حال به مدیر محصول کمک کرده تا با بیشترین فاصله از رقبای کسب و کار، موقعیت مجموعه را در صدر بازار حفظ کند. کار با اعداد و ارقام هر مدیری را هوشمند تر خواهد کرد! در ادامه نگاهی به چندین مورد از مهم ترین شاخص های مدیریت محصول خواهیم داشت. با ما همراه باشید.


بیشتر بخوانید: ۶ توصیه طلایی برای کسب و کارهای کوچک


ارزش طول عمر مشتری (LTV)

عنوان این شاخص خود به خوبی گویای تعریف آن خواهد بود. ارزش طول عمر مشتری یا به اختصار LTV، ارزش تخمینی تولید شده توسط هر مشتری در طول عمر کاری وی (پیش از توقف همکاری با کسب و کار که یا تصمیم شخصی بوده است و یا به علت کیفیت نامناسب کالا و یا خدمت) بوده که در برآورد سود خالص (درآمد در برخی از شرکت ها) به دست آمده از مشتری نقش مهمی دارد. در محاسبه این شاخص باید متغیر هایی نظیر میانگین سود ماهانه به ازای هر مشتری و همچنین متوسط طول عمر کاری مشتری طی ماه های مختلف را در نظر گرفت.

هزینه جذب مشتری (CAC)

برای هر کسب و کاری استفاده از مقیاسی دقیق در راستای بررسی سودآوری مجموعه ضروری خواهد بود. البته آگاهی از چگونگی انجام این کار نیز خود موضوعی جداگانه است. توجه داشته باشید که همواره “مشتریان” یکی از دقیق ترین مقیاس هایی هستند که با آنها سر و کار خواهید داشت. به دست آوردن مشتریان بیشتر هزینه زیادی برای کسب و کار به همراه دارد. شاخص مرتبط با این مطلب، هزینه جذب مشتری یا به اختصار CAC نامیده می شود. CAC هزینه تخمینی مورد نیاز برای جلب نظر یک مشتری جدید خواهد بود. به عنوان مثال اگر برای برگزاری یک کمپین تبلیغاتی ۱۰۰۰ دلار خرج و ۱۰ مشتری دریافت شود، CAC هر کدام از آنها ۱۰۰ دلار است. آشنایی با CAC و استفاده از آن در مواردی که مایل به تمرکز بر پایداری محصول خود در دراز مدت هستید، اهمیت بیشتری می یابد.

نرخ تبدیل مشتری

نرخ تبدیل مشتری یکی دیگر از شاخص های مهم در هر کسب و کاری به شمار می رود. این شاخص عنوان می کند که تا چه اندازه در انتقال چشم اندازی مطلوب از محصول خود به مشتریان موفق عمل کرده اید. تنها افزایشی جزئی در شاخص مذکور، درآمد مجموعه را به میزان قابل توجهی ارتقا می دهد. در واقع نرخ تبدیل عبارت است از درصد دور نماهایی که در نهایت منتج به مشتریان بالفعل شده اند. تعداد مشتریان جدید اضافه شده به مجموعه در هر ماه، از جمله ضروری ترین پارامترهای این شاخص خواهد بود. روش ها و راهکارهای متفاوتی برای بهبود نرخ تبدیل مشتری وجود دارند، برای آشنایی با این روش ها مقاله ۱۰ تکنیک برای بهبود نرخ تبدیل مشتری را مطالعه کنید.

درآمد متوسط به ازای هر کاربر (ARPU)

درآمد متوسط به ازای هر کاربر یا ARPU میانگین مقدار پولی است که از یک مشتری در ماه دریافت می کنید. اگر قیمت محصول مورد بحث ثابت باشد اما هر ماه ARPU کسب و کارتان افزایش یابد، بدین معنا است که در حال ارتقا ارزش های مجموعه خود بوده اید و این کار را به درستی انجام داده اید. بهره بردای از تکنیک های موثر بازاریابی و پشتیبانی مشتریان، در این زمینه یاری رسان خواهند بود.

شاخص ریزش مشتری

شاخص ریزش مشتری درصد مشتریانی است که هر ماه استفاده از محصول کسب و کارتان متوقف می سازند. این توقف در همکاری یا به علت کیفیت نامطلوب کالای مورد نظر است و یا بنابر تصمیم شخصی کاربر. برای محاسبه این نرخ باید تعداد مشتریان از دست رفته در یک ماه را تقسیم بر مجموع مشتریان از دست رفته در ماه گذشته کنید. نرخ ریزش مشتری نه تنها شاخص مناسبی برای بررسی سلامت محصول است، بلکه برای محصولات مجهز به اشتراک ماهانه نیز فاکتوری ضروری محسوب می شود. از طرفی هیچ گاه نمی توانید این شاخص را صفر کنید. صرف نظر از این که محصول کسب و کارتان تا چه اندازه خوب و کامل است، باز هم تعدادی از مشتریان شما را ترک خواهند کرد.

نرخ دفع کاربر (بانس ریت)

نرخ دفع کاربر یا همان بانس ریت، درصد کاربرانی است که پس از ورود به یک وب سایت پ و مشاهده آن از صفحه خارج شده و کار خاصی انجام نمی دهند. مشخص است که هر چه این شاخص کمتر باشد، کسب و کار از وضعیت بهتری برخوردار خواهد بود. نرخ دفع کاربر شاخصی مناسب برای بررسی عملکرد صفحات لندینگ است.

زمان اقامت

این شاخص نشانگر مدت زمانی است که به طور متوسط یک کاربر در وب سایت و یا صفحه لندینگ کسب و کار می گذراند. زمان اقامت از میزان جذابیت محتوا و یا محصول مورد نظر برای هر کدام از مشتریان حکایت دارد. اگر این شاخص را مورد بررسی دقیق قرار دهید، قادر به کشف ناهنجاری های کوچک و بزرگ بسیاری در وب سایت اصلی و یا صفحات لندینگ کسب و کار خود خواهید بود.

شاخص خالص مروجان (NPS)

شاخص خالص مروجان ابزاری مناسب برای بررسی سطح وفاداری مشتریان یک کسب و کار خواهد بود. این شاخص را به واسطه یک پرسش خاص از مشتریان مورد سنجش قرار می دهند: چقدر ممکن است محصول این کسب و کار را به دوستان و یا آشنایان خود معرفی کنید؟ سیستم امتیازدهی در NPS از ۱ تا ۱۰ رتبه بندی می شود. مشتریانی که نتیجه پاسخ آنها ۹ و ۱۰ باشد در گروه مروج، آنهایی که ۷ و ۸ باشند در گروه منفعل و مشتریانی که پاسخ ۰ الی ۶ داده اند در گروه مخالف دسته بندی خواهند شد. در واقع با استفاده از این شاخص می توانید از نحوه تفکر مشتریان در مورد محصول خود آگاه شوید. بررسی ماهانه NPS به بهبود نقاط ضعف مجموعه کمک خواهد کرد.


بیشتر بخوانید: ۵ ابزار گوگل در حوزه بازاریابی آنلاین که هرگز تصور نمی کردید وجود داشته باشند!


 

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.