پروپاگاندا از نوع اسنپ؛ یونیکورن شدیم!
اگر پیگیر اخبار مرتبط با استارت آپ ها هستید، احتمالا در هفته گذشته خبر ارزشگذاری ۱.۴ تا ۱.۷ میلیادر دلاری اسنپ را شنیده و یا خوانده اید. ماجرا از آنجایی آغاز شد که در جلسه ۲۵ اردیبهشت ماه و در حاشیه بازدید وزیر ارتباطات از شرکت ایرانسل، شهرام شاهکار – مدیر ارشد اجرایی اسنپ – رسما عنوان کرد اسنپ به ارزشی بین ۱.۴ تا ۱.۷ میلیارد دلار رسیده و به اصطلاح یونیکورن شده است. استدلال این قیمت گذاری نیز مبتنی بر تعداد سفرهای انجام شده از طریق این اپلیکیشن و مقایسه آن با تعداد سفرهای انجام شده توسط تاکسی های اینترنتی خارجی از جمله، uber، careem و ola بود.
یونیکورن که در لغت به معنی اسب تک شاخ است، به آن دسته از استارت آپ هایی گفته می شود که پس از انجام ارزشگذاری، ارزش آن ها بیش از ۱ میلیارد دلار براورد گردد.
بعد از این ادعای شاهکار، برخی از فعالان اکوسیستم استارت آپی کشور به سرعت نسبت به این روش ارزش گذاری واکنش نشان دادند. محمدرضا فرحی مقاله ای با عنوان “اسنپ چقدر می ارزد؟” را منتشر کرد و به بررسی صحت این ادعا پرداخت. میثاق محمدی زاده نیز در مقاله ای دیگر با عنوان ” چرا هیچکس باور نکرد اسنپ اولین استارتاپ یونیکورن ایران است؟” فرایند مقایسه تعداد سفرهای انجام شده را اشتباه دانست. توئیتری ها نیز طبق معمول این ادعا را دست مایه طنز قراردادند:
– سرعت نهایی پراید نصف سرعت نهایی بوگاتی است پس نصف بوگاتی می ارزد.
– پسر خاله من ۵۰۰ تا روپایی میزند پس ارزش خرید او به عنوان بازیکن فوتبال ۲ برابر رونالدو است که فقط ۲۵۰ روپایی میزند.
بیشتر بخوانید: کسب درآمد در استارت آپ ها به هر قیمتی، این بار اسنپ
ناصر غانم زاده نیز در توئیتر خود به طعنه نوشت:
مشخصا من در این مقاله تصمیم به بررسی صحت نحوه ارزشگذاری انجام شده برای اسنپ را ندارم، چون اگر تصمیم به انجام این کار را داشتم در همان ابتدای کار بایستی با این سوال پاسخ می دادم که “یک استارت آپ به چه روش هایی ارزش گذاری می شود” و در ادامه کار به واکاوی این مساله می پرداختم که اولا آمار مربوط به تعداد سفرهای انجام شده روزانه توسط تاکسی های آنلاین (هم اسنپ و هم نسخه های مشابه خارجی) تا چه حد دقیق هستند و دوما آیا تنها انجام مقایسه بین تعداد سفرها، بدون درنظر گرفتن سایر عوامل موثر، کار صحیحی است یا خیر؟
شاید بتوان اصلی ترین دستاورد اسنپ از این ادعا را موجی دانست که به نفع خود راه انداخته است. چندان بی اساس نیست اگر بگوییم شاهکار صرفا به دنبال راه اندازی یک پروپاگندا برای اسنپ بوده؛ جنگ روانی که نتایج آن در۳ جبهه مختلف قابل مشاهده است:
– سطح جامعه: که خود نیز به ۲ گروه تقسیم می شوند. گروه اول افراد عادی و عوام هستند، کسانی که مشتریان بالقوه و یا بالفعل اسنپ محسوب می شود. مسلما تاثیری که ادعای شاهکار بر این دسته داشته است راه انداری یک موج در سطح پایین جامعه، تکرار نام اسنپ بر سر زبان ها و در نهایت به نوعی وایرال شدن است. گروه دوم نیز افرادی هستند که تا حدودی بر افکار گروه اول تاثیرگذارند، دسترسی به رسانه دارند و در سطح وسیع تری می تواند فرایند وایرال شدن را برای اسنپ تسریع ببخشند.
– اکوسیستم استارت آپی: استفاده از واژه “اولین” یونیکورن ایرانی، علاوه بر اینکه به نوعی نادیده گرفتن زحمات سایر استارت آپ های ایرانی از جمله دیجی کالا، کافه بازار و غیره است، تا حدودی عرض اندام برای تپسی و سایر تاکسی های آنلاین محسوب می شود.
– سرمایه گذاران: کسی چه می داند، شاید شاهکار و اسنپ با بیان همین یه جمله، سیگنالی را به سرمایه گذاران ارسال می کنند که ما آمادگی جذب سرمایه را داریم. اما مسلما اگر حتی به دنبال همچین هدفی هستند، باز هم نباید زیاده روی کرد.
در نهایت آنچه که برای هر ۳ گروه فوق عمومیت دارد همان ضرب المثل انگلیسی است که می گوید: “دروغ هرچه بزرگتر، قابل قبول تر.”
پیشنهاد نویسنده: به دیجی کالا و بامیلو پیشنهاد دهید