مخاطبین از اینکه چیزی به آنها بفروشید متنفرند. پس بهتر است موضوعی برای فکر کردن در اختیارشان بگذارید. این کار باعث می‌شود مشتریان از طیف‌های مختلف به عنوان مشتری به شما جذب شوند و حتی با داشتن دیدگاهی متفاوت با شما به برند شما وفادار بمانند.
رپورتاژآگهی توانسته به عنوان یک ابزار تبلیغاتی موثر برای بازاریاب‌ها شود. بسیار در مورد مزایا و معایب آن سخن می‌‌گویند، و برخی معتقد هستند که رپورتاژ آگهی‌ها می‌توانند برای خوانندگان گمراه کننده باشند. اما به دلایل زیررپورتاژ توانسته پیشرفت چشم گیری در بین ابزارهای تبلیغاتی داشته باشد. در ادامه به ۴ دلیل پیشرفت رپورتاژ آگهی می‌پردازیم. با ما همراه باشید.
مشتریان وفادار
نوعی تبلیغات آنلاین وجود دارد که در آن پرداخت بر اساس کلیک صورت می‌گیرد (Pay-Per-Click) این نوع تبلیغات فقط یک هدف دارد و آن فروش است. که حضور در هر صفحه‌ای که مشتریان بالقوه در آن هستند بازار را هدف خود را قرار می‌دهند. اما درصدی بسیار کم از این موارد، PPCها کلیک می‌خورند و درصد کمی از این کلیک‌ها به مشتری تبدیل می‌شوند. متاسفانه تنها کاری که PPCها قادر به انجام آن هستند، تبدیل فرصت‌ها به مشتری است. فرصت‌ها آماده خرید هستند و این کار تقریباً کاری ساده است. شاید این روش برای برند‌هایی که تثبیت شده و معروف شده باشند کمی کارساز باشد، اما قطعاً منتظرسرنخ شدن برای برندهای جدید و کمتر معروف کاری بیهوده است.
رپورتاژ آگهی به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد که با مشتریان خود رابطه معنادار برقرار کنند. با هدفگیری ارزش‌ها و روش زندگی مصرف‌کنندگان شرکت‌ها می‌توانند مشتریانی وفادار برای خود بسازند که هر بار برای خرید به سراغ شما می‌آیند.
تنفر از فروشنده
خصوصاً نسل جدید خیلی سریع متوجه می‌شوند که شما قصد فروختن چیزی را به آنها دارید. باید بدانید که این نسل از این کار متنفر است. بر اساس مطالعات صورت گرفته، ۵۱% افراد بین ۱۸ تا ۴۴ سال بیشتر به محتوای سفارشی اعتماد می‌کنند تا تبلیغات سنتی. این روند فراگیر شده است. جوانان از نرم‌افزارهای مسدود کننده تبلیغات استفاده می‌کنند و افراد پرنفوذ را بیشتر از آگهی‌های تلویزیونی ر ا قبول دارند. اگر کارتان را درست انجام دهید، رپورتاژ روی اعصاب کسی نمی‌رود. حتی می‌توان گفت که تبدیل به گامی مثبت برای جامعه می‌شود. تبلیغات باید ریشه در ایده‌های ناب داشته باشد، نه در آگهی‌های آزاردهنده و شعار.
بهبود بازاریابی
بهترین امکانات یک محصول را نمی‌توان بدون شرح دادن به کسی معرفی کرد. شرکت خودروسازی بیوک امریکا برای حل این مشکل به رپورتاژ روی آورد. این شرکت بنا داشت ارزش یک تست درایو ۲۴ساعته را شرح دهد. برای این کار، رپورتاژی در مورد اینکه چگونه می‌توان یک روز تعطیل را با فعالیت‌های سرگرم کننده پر کرد به مخاطبین خود ارائه داد؛ فعالیت‌هایی از قبیل رفتن به پارک، غذاخوردن در یک رستوران، و همراهی با دوستان خوب. بعد از این همه کار، شرکت بیوک تست درایو ۲۴ساعته را به مخاطبین معرفی کرد و از آنها پرسید: “چگونه می‌توانید ۲۴ ساعت آینده خود را بگذرانید؟ بیوک جدید را تجربه کنید.” تبدیل یک تست درایو به امری که مصرف‌کننده با آن در سطح سبک زندگی خود ارتباط برقرار می‌کند یک دست‌آورد به حساب می‌آید. این کار از یک طریق به راحتی دست یافتنی است و آن محتوای سرگرم کننده یا آموزنده است.
ارائه محتوای ناب
تبلیغات بومی خوب، تقریباً هیچ ربطی به محصول یا خدماتی که ارائه می‌شود ندارد، بلکه بیشتر به ایده‌ای بر می‌گردد که احساسی را برمی‌انگیزد، و سرگرم می‌کند. بویسله رپورتاژآگهی این امکان در اختیار کسب و کار قرار دارد تا در مورد مسائل اجتماعی نظر دهند، مردم را بخنداند، و گستره دید مصرف کنندگان را بوسیله محتوای با کیفیت بالا ببرد. باید توجه داشته باشید که این نوع محتوا دقیقاً همان چیزی است که مردم به دنبالش هستند. رپروتاژ باید همگام با دیگر محتوای یک وبلاگ یا شبکه اجتماعی منتشر شود.
در برخی رسانه‌ها همچون Upworthy، تبلیغات بومی نسبت به محتوای عادی رسانه ۳.۵ برابر بیشتر دیده می‌شوند، ۳ برابر بیشتر به اشتراک گذاشته می‌شوند، و ۲.۹ برابر بیشتر توجه به خود جلب می‌کنند. توانایی تبلیغ کردن بوسیله انتقال ایده‌های خوب نوعی تغییر مثبت برای جامعه به حساب می‌آید. در اقتصادی که به تبلیغات تهاجمی و شرکت‌هایی که برای فروش هر کاری می‌کنند عادت کرده است،. رپورتاژ آگهی به شرکت‌ها زمینه‌ای برای اشاعه ایده‌های خوب به جای ترویج مصرف‌گرایی می‌دهد.
منبع: https://bit.ly/3qG5dOG