۵ اشتباه بزرگ در نگارش رپورتاژ آگهی (قسمت اول)
به دنبال کسب درآمد بیشتر با انتشار رپورتاژ آگهی هستید؟ پس شما خوب میدانید که محتوای سفارشی یکی از قدرتمندترین ابزارهای بازاریابی میباشد. بر اساس آمارهای به دست آمده، ۶% مصرفکنندگان قبل از خرید مطالب و ویدئوهای وبلاگها را میخوانند و میبینند. بنابراین آماده شورع به کار میشوید و مطالعات خود را انجام میدهید؛ مشتری خود را نیز میشناسید. همه چیز مهیا است و شما خود را آماده نگارش رپورتاژ میکنید. اما با حقیقتی در بازاریابی اینترنتی روبرو میشوید؛ نگارش رپورتاژ آگهیی که کار خود را به درستی انجام دهد ساده نیست. شاید دلیل مسئله این باشد که ممکن است در نگارش محتوای سفارشی اشتباهاتی مرتکب شوید که باعث شوند خواننده از خواندن رپورتاژ سر باز زند.
در ادامه به ۵ اشتباه بزرگ که میتوان در نگارش رپورتاژ آگهی مرتکب شد اشاره میکنیم. اگر بتوانید از این ۵ اشتباه دوری کنید، به راحتی میتوانید سود خود را از طریق رپورتاژ افزایش دهید.
اشتباه شماره ۱: استفاده از استایل اشتباه
یکی از بزرگترین تصورات غلط در مورد رپورتاژ آگهی این است که میتوانیم استایل نگارش ژورنالیستی را رعایت کنیم و فروشمان را افزایش دهیم. این سبک نگارش چیزی نیست که بتوان در کلاسهای دانشگاه آن را آموخت. اگر فکر میکنید میتوانید رپورتاژ آگهی را همچون یک مقاله دانشگاهی، یک مقاله در مجله، یا یک خلاصه از محصول در روزنامه بنویسید به سختی در اشتباه هستید. وقتی مقالهای برای مثلاً یک مجله مینویسید، هدف دادن اطلاعات به خواننده است. اگر خواننده مقاله را با حس اینکه چیز جدیدی آموخته است به پایان برساند میتوان گفت که مقاله موفق بوده است.
اما در مورد رپورتاژ آگهی داستان فرق میکند. آخرین چیزی که شما میخواهید این است که خواننده قبل از اینکه از شما چیزی بخرد مقاله را تمام کرده و مجله را کنار بگذارد. بنابراین، از همان ابتدا، هدف شما با بیشتر استایلهای نگارش تفاوت دارد. باید خواننده را با خود به یک مقصد برسانید. منظور این است که نوشته شما باید دست خواننده را گرفته و او را به آن مقصدی که شما میخواهید هدایت کند. همچنین، نوشته شما باید قانع کننده بوده و از تمامی موانعی که ممکن است از خرید خواننده جلوگیری کند گذر کند. نوشته همچنین باید سرشار از اشتیاق و انرژی باشد. اگر شما خود نمیتوانید از محصولتان هیجانزده شوید، چطور انتظار دارید که بتوانید خواننده را هیجانزده کنید. بگذارید این اعتقاد شما که محصولتان بهترین محصول بازار است در نوشته دیده شود. اگر با هیجان بنویسید و صادق باشید، خواننده حتماً شما را باور خواهد کرد.
برای آنکه نوشته هیجانانگیز شود، از لقاطی استفاده کنید که حس فعال و سرشار از زندگی بودن را در خواننده ایجاد کند. روی استفاده از افعالی که اقدامی را نشان میدهند متمرکز شوید. از افعال مجهول استفاده نکنید زیرا خواننده را خسته میکنند. همچنین از دید خواننده متن را بنویسید. از کلماتی مثل “شما” به جای “ما” استفاده کنید؛ تمرکز را روی خواننده نگاه دارید و نه روی محصولتان. اگر رپورتاژ آگهی روی محصول تمرک کند خواننده علاقه خود را به خواندن از دست میدهد. اما اگر تمرکز را روی خواننده بگذارید و به او نشان دهید چگونه محصول شما به زندگی او کمک میکند، خواننده به واندن ادامه میدهد. در نهایت متن را ساده نگاه دارید. از لغات ساده، و جملات و پاراگرافهای کوتاه استفاده کنید. هرچه متن سادهتر باشد، احتمال اینکه خوانده شود بیشتر میشود. هدف نباید این باشد که خواننده را با هوش خود شگفتزده کنید بلکه هدف این است که کاری کنید سریع متن را بخواند و با کمترین تلاش در انتهای متن به ایده فروش شما برسد.
اشتباه شماره ۲: نقاط کور
حتماً با اصطلاح نقاط کور در موبایل آشنا هستید. اگر از موبایل استفاده میکنید تا به حال بارها شده است که در نقاطی آنتن موبایل نداشتهاید و این مسئله اعصابتان را به هم ریخته است تا حدی که میخواستید موبایلتان را از پنجره به بیرون پرت کنید. نقاط کور در رپورتاژ آگهی هم دقیقا همین کار را با خواننده شما میکند. به عبارتی دیگر، هر جایی از متن که باعث میشود خواننده علاقه خود را به خوانندن ادامه مطلب از دست بدهد نقطه کور مقاله به حساب میآید. به گفته Ben Suarez، یکی از بزرگترین ژورنالیستهای حال حاضر جهان، رپورتاژ آگهی باید مثل یک قلاب عمل کند. “وقتی فرصت شروع به خواندن میکند نباید متوقف شود.”
چطور میشود این کار را کرد؟ همه چیز به تیتر شما بر میگردد. اگر سرعت خواننده را با تیتر بالا نبرید، متن را تمام نخواهد کرد. معمولاً رپورتاژی که موفق به انجام کار خود نمیشود در تیتر خود یک نقطه کور دارد. تیتر باید به نحوی نوشته شود که خواننده را مجبور کند جمله اول را بخواند. اگر نتوانید با تیتر خواننده را مجبور به این کار کنید فروشی هم نخواهید کرد. اما اگر بتوانید توجه خواننده را با تیتر به متن خود جلب کنید، شانس موفقیتتان تصاعدی بالا میرود. این هم نمونههایی از تیترهایی که این کار را انجام میدهند:
• سادهترین و امنترین راه برای کسب درآمد از دلار
• مطمئنترین روش درمان بدون نسخه که میتواند سریعاً باعث مرگتان شود!
• چگونه میتوانید در سریعترین زمان ممکن درآمد خود را به بالاترین حد ممکن برسانید
دقت کنید که چگونه این تیترها حس کنجکاوی شما را برمیانگیزند؛ اینگونه تیترها شما را مجاب میکنند که به خواندن ادامه دهید تا ببینید که پاسخ چیست. همه تیترهای موفق سه کار را انجام میدهند:
• قول یک سود را میدهند
• اطلاعات خاص و جذاب ارائه میدهند
• چیزی ارائه میدهند که برای خواننده جدید است و قبلاً آن را نشنیده است
بعد از رد شدن از تیتر، چالشی جدید دارید. حالا باید خواننده را به نحوی هدایت کنید که جمله دوم را بخواند. به عبارت دیگر، جمله اول باید به اندازه تیتر شما قدرتمند باشد. همه جملههای متن شما باید اینگونه باشند. اگر جملهای در متن نتواند خواننده را مجبور به خواندن جمله بعدی کند، شما نقطه کور در متن خود دارید. به هر قیمتی شده از این مسئله دوری کنید. هرچه متن شما خواننده را بهتر رو به انتهای رپورتاژ آگهی حرکت دهد، شانستان برای فروختن محصولتان نیز بالا میرود. بنابراین رپورتاژ باید کاری کند که خواننده با کمترین زحمت مطلب شما را بخواند.
ادامه موارد در مقاله بعدی …