بازاریابی ؛ نیمکره راست مغز در برابر نیمکره چپ
در مطالب گذشته پیرامون انواع متد های مدرن بازاریابی و موثر ترین آن ها بحث کردیم. حال جالب است بدانید که مشتری ها نیز به دسته های متفاوتی تقسیم بندی می شوند که ذهن هر گروه توسط یکی از سبک های بازاریابی تسخیر خواهد شد! به عنوان مثال بعضی از آن ها کاتالوگ و یا بنر های تبلیغاتی رنگارنگ، سر زنده و سرگرم کننده را ترجیح می دهند در حالی که عده ای دیگر به جزئیات و حقایق ارائه شده در مورد یک محصول تجاری توجه می کنند. در واقع کسب و کاری موفق است که بتواند در حیطه بازاریابی، نظر مشتری های مختلف با انتظارات متفاوت را به خود جلب کند. بدین ترتیب می توان گفت که تمام مراحل مطرح در روند تصمیم گیری برای خرید یک محصول، وابسته به شخصیت و خصوصیات رفتاری مشتری خواهد بود.
بیشتر بخوانید: از نیمکره های چپ و راست مغز تا تصمیم خرید
درست در این مرحله با مسئله ای مهم تحت عنوان “تاثیر نیمکره های راست و چپ مغز در اصول بازاریابی یک کسب و کار” رو به رو می شویم. در بازاریابی، تقسیم بندی یکسانی میان این دو بخش وجود دارد. البته تمایل درونی متخصص بازاریابی به نیمکره هنری- احساسی و یا نیمکره منطقی- ارزشی، مسیر اصلی تیم مارکتینگ در هر کسب و کاری را مشخص می کند.
فرقی نمی کند مدیریت کسب و کاری بزرگ و یا کوچک را بر عهده داشته باشید، در هر صورت آگاهی کامل از ارزش های متنوع نیمکره راست و چپ امری ضروری خواهد بود. چرا که تنها در این حالت قادر به انتخاب مناسب ترین استراتژی بازاریابی برای پاسخ دهی به نیاز های هر دو دسته هستید. البته همان طور که اشاره شد همواره تیم بازاریابی به یک سمت تمایل بیشتری دارد، یعنی از تکنیک هایی استفاده می کند که یا منطبق بر علاقه مندی های نیمکره راست است و یا نیمکره چپ.
نیمکره راست؛ شخصیت خلاق
کدامیک از استراتژی های بازاریابی بیشترین سازگاری را با تیپ شخصیتی منشا گرفته از نیمکره راست مغز دارند؟ پیش از آن که به این پرسش پاسخ دهیم، بهتر است کمی با ویژگی های شاخص این نیمکره آشنا شویم.
شخصیت های منطبق بر نیمکره راست و یا به اصطلاح “افراد راست مغز” اغلب به سمت بعد خلاقانه هر چیز جذب می شوند. این افراد رویا پردازانی حرفه ای هستند و یک داستان جالب را به حقایق و استدلال های منطقی ترجیح می دهند. در واقع تصمیم گیری در این دسته بیشتر بر پایه احساسات و عواطف شخصی صورت می پذیرد. اگر می خواهید مشتری های راست مغز کسب و کار خود را هدف قرار دهید، نیاز به استفاده از تکنیک هایی خواهید داشت که احساسات آن ها را تحریک می کنند. در این خصوص می توان از متد بازاریابی شکلات های معروف “کیت کت” یاد کرد. در یکی از تبلیغات های این شرکت، نیمکتی را مشاهده می کنید که از ظاهری مشابه بسته بندی شکلات ها برخوردار است. این متد به خوبی می تواند مشتری های راست مغز را تحت تاثیر خود قرار دهد! تبلیغات تجاری همواره موفقیت های بزرگ خود را مدیون تکیه بر احساسات و عواطف مخاطبان راست مغز بوده اند و این موضوع یک حقیقت انکار ناپذیر است.
نیمکره چپ؛ شخصیت منطقی
برخلاف شخصیت های راست مغز، افراد چپ مغز تمرکز قابل توجهی بر حقایق و دلایل مستحکم دارند. ذهن چنین شخصی نه تنها بسیار منطقی است، بلکه بسیار بیشتر از پاسخ های احساسی بر حل مشکلات به وجود آمده تمرکز دارد. بدین ترتیب بهترین واکنش ممکن را به داده ها، آمار و ارقام و محرک هایی از این دست خواهد داشت. در مجموع می توان گفت افراد چپ مغز بسیار سازمان یافته هستند و ترجیح می دهند اهدافی واقع گرایانه داشته باشند تا ایده آل.
باتوجه به ویژگی های نام برده اگر بازاریابی شخصیت های چپ مغز را انتخاب کرده اید، باید قادر به ارائه آمار و همچنین مثال هایی مستدل در رابطه با برتری محصول خود نسبت به سایر کالا های مشابه باشید. در غیر این صورت شانس چندانی برای جلب نظر این دسته از افراد نخواهید داشت.
بیشتر بخوانید: با مغز خزنده تا بازاریابی
مغز ترکیبی
تا به این جای مطلب در مورد خصوصیات شخصیتی افراد راست مغز و چپ مغز اطلاعاتی به دست آورده ایم. اما جالب است بدانید که اکثر مردم از “مغز ترکیبی” برخوردار هستند. در واقع اگر نگاهی به ویژگی های رفتاری و طرز تفکر این دسته داشته باشیم، شاهد مخلوطی کامل از فاکتور های مطرح شده در دو تیتر قبلی خواهیم بود. تعادلی که میان نیمکره راست و نیمکره چپ به وجود آمده است، دست تیم بازاریابی را برای انتخاب یک استراتژی مناسب باز می گذارد. مهم ترین مزیت مغز ترکیبی، امکان پیش بینی راحت تر نتایج حاصل از تکنیک بازاریابی منتخب خواهد بود.
اما چگونه می توان متدی توسعه داد که توانایی پاسخ دهی به انتظارات هر دو دسته اصلی از مخاطبان و یا به بیان دیگر “مغز ترکیبی” را داشته باشد؟ بسیار ساده خواهد بود! تنها کافیست ضمن استفاده از یک داستان جذاب برای جلب نظر مشتری ها، مزایای محصول خود نسبت به سایر کالا های مشابه را نیز شرح دهید. مثال دیگر یک تبلیغ تلویزیونی سرگرم کننده است که علاوه بر هدف گیری افراد راست مغز، با بهره برداری از داده های معنا دار در مورد محصول مورد نظر افراد چپ مغز را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.
اگر از تیم های حرفه ای بازاریابی در سراسر دنیا سوال کنید، اکثر آن ها بر این موضوع که بهترین استراتژی های مارکتینگ بر اساس مغز ترکیبی طراحی می شوند، اتفاق نظر دارند. البته این مورد بدین معنا نیست که بازاریابی نیمکره راست و یا چپ به تنهایی، امری بی فایده است. در واقع متد ایده آل به طور مستقیم وابسته به نوع محصول و عمده مشتریان یک کسب و کار خواهد بود و نمی توان برای کسب و کار های مختلف به یک صورت تصمیم گیری کرد.
پیشنهاد نویسنده: تازه های بازاریابی دیجیتال در سال ۲۰۱۷